یادته دعا کردی جز تو دست هیچ مردی بهم نرسه یادته گفتی اگه کاری نکنم بهم برسیم تا اخر عمر ارامش ندارم عشق و دوست داشتنی که میگفتی این بود چرااااااااااااااااااااا؟ برچسبها: آدمكاي برفي آروم تر بخنديد ستاره هاي روشن چشماتونو ببنديد يواش يواش بباريد اي قطره هاي بارون ليلاي من تو خوابه كنار بيد مجنون نگو يه وقت كه دستات قلبمو بردن از ياد كجا رفتي عزيزم دلت منو نميخواد تنهاي تنها موندم نمونده ديگه حرفي رفيق غصه هامن ادمكاي برفي آدمكاي برفي آروم تر بخنديد ستاره هاي روشن چشماتونو ببنديد يواش يواش بباريد اي قطره هاي بارون ليلاي من تو خوابه كنار بيد مجنون نگو يه وقت كه دستات قلبمو بردن از ياد كجا رفتي عزيزم دلت منو نميخواد تنهاي تنها موندم نمونده ديگه حرفي رفيق غصه هامن ادمكاي برفي برچسبها: عکس چشمات پیش رومه برچسبها: حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم برچسبها: سلام ای آشنای بیگانه در هیاهوی آن احساس مرموزی که در خلوت و تنها در من به جوش و خروش در می آید و وادارم می سازد که به تو و خودم فکر کنم و با حسرت اینکه چگونه در همنشینی و مجالستمان مرا نشناختی باز هم به گفتگو با تو رغبت نشان دهم من به آن پیوندی که در گذشته نام دوستی گرفته بود هنوز پایبندم و برای خود امتیازی میدانم که روبان سفید الفت با قیچی تیز من پاره نگشته اما ای تنها به قاضی رفته و راضی برگشته ای کاش تو آن کسی بودی که بجای آن که زبان تند و تیز بکار میبندد دمی لب فرو می بست و به انتظار نتیجه کلامش می نشست اما من برایت مینویسم روزی اگر آمدی و مرا نیافتی راست به سوی افق حرکت کن جایی در کنار برکه آبی مرا خواهی یافت... از مجنون دیوانه به عاقل فرزانه برچسبها: وقتی رفتی من اینجا تنها موندم از زندگی جا موندم دوباره برگرد فکر میکردی جدا شدن آسونه ببین دلم داغونه دو باره برگرد برچسبها: امروز صبح رفته بودم حرم نمیدونی چقد دلم گرفته کلی با اقا حرف زدم ازش کمک خواستم نمیدونم صدامو شنید یا نه آخ که تو چقد ............. کاش دست ازین لج بازی برمیداشتی آخه تو چیو میخوای ثابت کنی دیگه کم آوردم داغون داغونم چطوری دلت میاد منو ای جوری ببینی بهم بگی احساسی بهت ندارم مگه گناهه من چی بود جز اینکه فقط دوستت دارممممممممممممم برچسبها: خدا وصیت منو گوش بده نامه مو بخون شاید دیگه من نباشم مواظب عشقم بمون میسپارمش بهت میرم تمام تارو پودمو ی وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودمو خدا این عشقی که من میگم شاید نشناسیش نزدیکترین کسم اونه خیلی دوسش دارم راسی یادم نره بهت بگم عزیز ترین من اونه خودم مهم نیس اما اون...نذاری تنها بمونه بمیرم واسه هق هقش گریه چقدر بهش میاد وقتی که حرصش بگیره دیگه از من بدش میاد اما وقتی آروم میشه میبینه من بغضم گرفت همین دیوونه بازیاش از اول چشممو گرفت حالا که دیگه مجبوریم با همدیگه وداع کنیم بیا به یاد اون روزا همدیگه رو دعا کنیم یه وقت دیدی دعا گرفت خدا نذاشت جدا بشیم ای وای داره فردا میاد باید دست به دعا بشم با قلب پاکت از خدا بخواه منو صبرم بده هنوز نرفتی از پیشم دوریت داره زجرم میده کی میخواد فردا تو رو از من بگیره کاش اونم ویرونه شه آتیش بگیره عزیزم یادت نره دنیا دو روزه نمیخوام فردا دلت واسم بسوزه ای خدا حتی اگه دوسم نداره تو میتونی نذاری تنهام بذاره برچسبها: سلام عشق من این روزای بی تو دارم درد میکشم اما تو نیستی............ نمیدونم چرا نمیخوای باور کنی من و تو بدون هم ............... خسته م خیییییلی خسته............ برچسبها: قهوه نمکی...
اون (دختر) رو تو یک مهمونی ملاقات کرد. خیلی برجسته بود، خیلی از پسرها دنبالش بودند در حالیکه او (پسر) کاملا طبیعی بود و هیچکس بهش توجه نمی کرد. برچسبها: اونایی که با رنگ دیگه س مربوط به کسی که خودش میدونه روزای خیلی طلایی یادته روز ترس از جدایی یادته برچسبها: از دست تو نيست دل من از گريه پره برچسبها: باورم نمیشه اما دیگه نیستی چه کنم آره نیستی و منم تنها نشستم با خودم به خودم میگم که خوابم به خودم میگم خیاله مگه میشم بی تو باشم نه نمیشه این محاله توی این شهر شلوغ چشام به دنبال چشاته راستی چند وقت دلم تنگ نگاته باورم نمیشه دیگه خبری از تو نباشه نکنه خدا نکرده کسی تو دل تو جاشه با خودم میگم عزیزم نکنه که برنگردی نکنه خبر بیارن عشق تازه پیدا کردی برچسبها:
نرفته یاد تو هنوزم از سرم نمیتونم نمتونم من از تو ساده بگذرم گلم تو آخرم با چشمای ترم گذشتی از منو نکردی باورم میشد که یکمی میشد که یک دمی میشد که لحظه ای بگی که یکمی یکدمی به فکرمی بیا با اون نگات بیا با خنده هات سکوتو بشکنو بگو منم دوست دارمو میمونم باهات نرو بمون تویی تموم باورم نگاه تو شده امید آخرم قسم به عشقمون به لب رسیده جون نرو باهام بمون نکن چشامو خون میشد که یکمی میشد که یک دمی میشد که لحظه ای بگی که یکمی یکدمی به فکرمی بیا با اون نگات بیا با خنده هات سکوتو بشکنو بگو منم دوست دارمو میمونم باهات برچسبها: شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :
سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. آخه اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو حرفام ایستادم. می بینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم. دیدی بهت گفتم باز هم با هم حرف می زنیم. ولی کاش منم حرفای تو را می شنیدم. دارم میرم چون قسم خوردم ، تو هم خوردی، یادته؟! گفتم یا تو یا مرگ، تو هم گفتی ، یادته؟! علی تو اینجا نیستی، من تو لباس عروسم ولی تو کجایی؟! داماد قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟! کاش بودی می دیدی مریمت چطوری داره لباس عروسیشو با خون رگش رنگ می کنه. کاش بودی و می دیدی مریمت تا آخرش رو حرفاش موند. علی مریمت داره میره که بهت ثابت کنه دوستت داشت. حالا که چشمام دارند سیاهی میرند، حالا که همه بدنم داره می لرزه ، همه زندگیم مثل یه سریال از جلوی چشمام میگذره. روزی که نگاهم تو نگاهت گره خورد، یادته؟! روزی که دلامون لرزید، یادته؟! روزای خوب عاشقیمون، یادته؟! نقشه های آیندمون، یادته؟! علی من یادمه، یادمه چطور بزرگترهامون، همونهایی که همه زندگیشون بودیم پا روی قلب هردومون گذاشتند. یادمه روزی که بابات از خونه پرتت کرد بیرون که اگه دوستش داری تنها برو سراغش. یادمه روزی که بابام خوابوند زیر گوشت که دیگه حق نداری اسمشو بیاری. یادته اون روز چقدر گریه کردم، تو اشکامو پاک کردی و گفتی گریه می کنی چشمات قشنگتر می شه! می گفتی که من بخندم. علی حالا بیا ببین چشمام به اندازه کافی قشنگ شده یا بازم گریه کنم. هنوز یادمه روزی که بابات فرستادت شهر غریب که چشمات تو چشمای من نیافته ولی نمی دونست عشق تو ، تو قلب منه نه تو چشمام. روزی که بابام ما را از شهر و دیار آواره کرد چون من دل به عشقی داده بودم که دستاش خالی بود که واسه آینده ام پول نداشت ولی نمی دونست آرزوهای من تو نگاه تو بود نه تو دستات. دارم به قولم عمل می کنم. هنوزم رو حرفم هستم یا تو یا مرگ. پامو از این اتاق بزارم بیرون دیگه مال تو نیستم دیگه تو را ندارم. نمی تونم ببینم بجای دستای گرم تو ، دستای یخ زده ی غریبه ایی تو دستام باشه. همین جا تمومش می کنم. واسه مردن دیگه از بابام اجازه نمی خوام. وای علی کاش بودی می دیدی رنگ قرمز خون با رنگ سفید لباس عروس چقدر بهم میان! عزیزم دیگه نای نوشتن ندارم. دلم برات خیلی تنگ شده. می خوام ببینمت. دستم می لرزه. طرح چشمات پیشه رومه. دستمو بگیر. منم باهات میام ........... برچسبها: حرفامو باور کن بدجور گرفتارم .. هم بغض بارونم هر لحظه میبارم این بی قراری ها تقصیر چشماته .. ای که نمیبینی تو قلب من جاته .. حرفامو باور کن .. بیرنگ و بینورم .. از حس پروازم یک آسمون دورم .. این خستگیهامو ای کاش که میدیدی .. من بی تو پژمردم اما نفهمیدی حرفامو باور کن .. حرفی بزن با من .. این حس دلگیرو با یک نگاه بشکن .. این فاصله عشقو .. از یاد تو برده .. اسمم به دست تو انگاری خط خورده .. باور کنی یا نه درگیر تقدیرم .. یک روز از این روزا من بی تو میمیرم .. برچسبها: رگ خواب این دل، تو دست تو بوده نديده گرفتی، غم بی کسیمو برچسبها: در خونم چرا بازه؟چرا این خونه دلگیره؟ دارم یخ میکنم انگار داره خون از تنم میره دارم دلواپست میشم اگه هستی بگو هستم کجا رفتی بدون من، که میلرزه همش دستم؟ چرا حلقه ت توی خونست چرا اینو رها کردی؟ دارم حس میکنم کم کم که پیشم بر نمیگردی به هم ریخته ست چرا خونه؟دلت عزم سفر داره هوا تاریک شد برگرد آره برگرد خطر داره نگهداری ازت واسم ،به زیر سقف این خونه مث کبریت تو بادو مث شمع تو بارونه اینم از آخرین کبریت کشیدم تومسیر باد یا برمیگردی یا میری علی الله هرچه باداباد توی این خونه میپیچید، همیشه بوی عطر تو بازم باختم تو این بازی بازم یکی به نفع تو شاید یک روزی این حرفام ،منو یاد تو بندازه بفهمی عاشقت بودم بدون حد و اندازه تو که رفتی و آرومی ولی قلبم پر از درده آخه کی مثل من دورت مث پروانه میگرده؟ اصلا چی شد به این زودی ،شدم دلداده و و ولگرد؟ کی دستاشو گرفت این بار،که دستای منو ول کرد؟ چیکار کردی که بعد از تو تموم خونه داغونه؟ نه انصافا چیکار کردی،که از دنیا دلم خونه؟ فضای خونمون بی تو،مث انبار اندوهه چیکار کردی که بعد از تو تموم خونه بی روحه؟ شبا فکر و خیال تو،چرا خوابم نمیگیره؟ نه تنها لحظه هام،حتی تمام خونه دلگیره حالا که شب به شب رفتو، تو هم تنها یی سر کردی توی تنهایی میپوسم نمیذارم که برگردی نمیخوام دیگه برگردی توکه تنها نمیمونی ولم کردی به جرمی که خودت حتی نمیدونی منم میرم از این خونه خدا حافظ درو دیوار خدا حافظ شکستم من به یاد اولین دیدار برچسبها:
وفانکردی وکردم،جفاندیدی ودیدم
شکستی و نشکستم ،بریدی و نبریدم
اگرزخلق ملامت وگرزکرده ندامت
کشیدم ازتو کشیدم،شنیدم ازتوشنیدم
کی ام؟شکوفه اشکی که درهوایتو هرشب
زچشم ناله شکفتم،به روی شکوه دیدم
به جزوفاوعنایت،نماند درهمه عالم
ندامتی که نبردم،ملامتی که ندیدم
نبودازتوگریزی ،چنین که بارغم دل
زدست شکوه گرفتم،به دوش ناله کشیدم
جوانی ام به سمند شتاب میشد و ازپی
چوگرددرقدم او،دویدم نرسیدم
به روی بخت زدیده،زچهرعمرگردون
گهی چواشک نشستم،گهی چورنگ پریدم برچسبها: |